اولین بار که فهمیدم وجود داره
سه شنبه یه روز تو آذر ماه رفتم آزمایش خون. تاب تداشتم تا فرداش صبر کنم. دوست داشتم زودتر جواب رو ببینم. سه شنبه شب فکر کنم چهار باری زنگ زدم آزمایشگاه جواب آماده نبود. خواهش کردم جواب رو تلفنی برام بخونن. خانم عزیز کارمند آزمایشگاه گفتن جوابش مثبته. تشکر کردم و گوشی را گذاشتم. ولی شک داشتم. دویاره زنگ زدم. گفتم O4245 اشتباه نمی کنین؟ گفتن نه درسته. باز تشکر کردم. گوشی رو گذاشتم و بی اختیار گریه کردم. من وارد یه مرحله جدید در زندگی شده بودم، مادر شدن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی